حجر الزیتون

لغت نامه دهخدا

حجرالزیتون. [ ح َ ج َ رُزْ زَ ] ( ع اِ مرکب )حجرالزیتونی. زیتون بنی اسرائیل. حجرالیهود. سنگ جهودان. ابوریحان بیرونی در کتاب الجماهر فی معرفة الجواهر در ضمن ذکر مغناطیس گوید: والجذب و الانجذاب یوجدفی اشیاء کثیرة سواهما ( ای سوی الکهربا والمغناطیس ). فالنفط یجذب النار الی نفسه و الحجر الزیتونی یجذب الزیت الیه و به سمی - انتهی. و صاحب تحفه گوید: حجرالزیتون حجرالیهود است و در اختیارات بدیعی در شرح کلمه حجرالیهود گوید: بهترین وی زیتون شکل بود و داود ضریر انطاکی در تذکره گوید: حجرالیهود و یسمی زیتون بنی اسرائیل و هو حجر یتکون ُ ببیت المقدس و جبال الشام و یکون املس مستدیراً و مستطیلاً و اجوده الزیتونی المشتمل علی خطوط مقاطعة و هو حار فی الاولی یابس فی الثانیة اذا حک و شرب بالماء الحار فتت الحصی و منع تولده و لو فی المثانة و ان ذر فی الجروح الحمها و یطلی بالعسل علی الصلابات فیحللها و هو یضرالکبد و یصلحه الصمغ و شربته نصف درهم. رجوع به حجرالیهود شود.

فرهنگ فارسی

زیتون بنی اسرائیلی سنگ جهودان

پیشنهاد کاربران

بپرس