حجر الرمل

لغت نامه دهخدا

حجرالرمل. [ ح َ ج َ رُرْرَ ] ( ع اِ مرکب ) حجرالزیبق. حجر زنجفر مخلوق. زنجفر معدنی. زنجفر کانی. مینیون. رجوع به مینیون شود.

فرهنگ فارسی

حجر الزبیق زنجفر معدنی زنجفر کانی

پیشنهاد کاربران

بپرس