حجامت چی

لغت نامه دهخدا

حجامت چی. [ ح ِ م َ ] ( ص مرکب ) حاجم. حجام. حجامت گر. مصاص. آنکه حجامت کند.
- امثال :
مگر حجامت چی آمده است. چرا بچه ها این همه گریه و فریاد کنند. ( زیرا آنگاه که حجامت چی را بخانه آرند همه اطفال خانه گریستن آغازند ترس حجامت را ).
|| توسعاً، فصاد. رگ زدن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خونگیر حجامت کننده .

پیشنهاد کاربران

بپرس