حجاب بانوان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] رعایت پوشش و حجاب برای زنان از ضروریات اسلامی است و در ضرورت آن تردیدی وجود ندارد زیرا دستور صریح قرآن است.
توجه به اهداف دولت اسلامی، وظیفه و اختیار دولت را در زمینه ( حجاب بانوان) روشن می کند. ایجاد فضای رشد و تعالی اخلاقی، برقراری احکام دین، ترویج نیکی ها و جلوگیری از زشتی ها، از اهداف دولت اسلامی است. (گسترش فرهنگ حجاب بانوان) نیز دولت مردان را در رسیدن به این اهداف یاری می کند و بی توجهی به آن، دولت را در دست یابی به آن اهداف ناکام می گذارد.افزون بر آن، دولت اسلامی مانند هر حکومتی می تواند متخلفان از قوانین و مقررات را مجازات کند. بی حجابی و بدحجابی، رفتاری بر خلاف شرع و در حال حاضر برخلاف قوانین جمهوری اسلامی است. از این رو، دولت می تواند مرتکبان آن را مجازات و بدین وسیله از ارتکاب این گناه و جرم علنی در جامعه جلوگیری کند.این نوشتار به شبهه ها و پرسش هایی در این زمینه مطرح است، پاسخ می دهد.
وظیفه و اختیار حکومت
رعایت پوشش حجابدانشمندان اسلامی، لزوم پوشش و میزان آن را از آیات و روایات و سیره مسلمانان برداشت کرده اند که در منابع ما موجود است. این که دلایل عقلی و نقلی حجاب بانوان و مقدار آن چیست، در بحث ما نمی گنجد. علاقه مندان می توانند به آثاری که در این زمینه نوشته شده است، مثل مسئله حجاب از استاد مرتضی مطهری مراجعه کنند. برای زنان از ضروریات اسلامی است و هیچ یک از پیروان مذاهب اسلامی در ضرورت آن تردیدی ندارند و هیچ عالم اسلامی نیز ترک آن را جایز نمی داند؛ زیرا دستور صریح قرآن است و هیچ توجیه و تأویلی در آن راه ندارد. پرسش این نوشته آن است که آیا حکومت ، در راستای ترویج این حکم الهی، حق و وظیفه ای دارد یا نه؟ آیا اساساً حکومت می تواند در اموری از این قبیل که به نظر بعضی، جنبه شخصی دارد، دخالت کند و رعایت پوشش را الزامی سازد؟ چنان چه برخی از زنان مسلمان به این تکلیف الهی عمل نکنند و به پوشش اسلامی بی اعتنا باشند، آیا حکومت می تواند آنان را مجبور کند که حجاب را رعایت کنند؟ اگر چنین حقی دارد، دلیل و مستند آن چیست؟بحث را به صورتی کلی و در قالب وظیفه و اختیار حکومت ها در جوامع گوناگون می توان دنبال کرد، ولی برای پرهیز از درازگویی و رسیدن به نتایجی مشخص، ملموس و کاربردی، بحث را در جامعه اسلامی، متمرکز و (وظیفه و اختیار دولت اسلامی) را در این زمینه تجزیه و تحلیل می کنیم.به باور نویسنده، دولت اسلامی نه تنها حق دارد فرهنگ حجاب و عفاف را در جامعه گسترش دهد و بانوان مسلمان و غیرمسلمان را به رعایت پوشش وادار سازد، بلکه این امر در چارچوب یکی از وظایف اساسی دولت اسلامی است که عبارت است از (تحقق بخشیدن به ارزش ها، احکام و شریعت اسلامی). حق و تکلیف دولت است که از رشد (بدحجابی) که معمولاً بی بندوباری و بی عفتی را در پی دارد، جلوگیری کند و برای آن چاره جدی بیاندیشد. داشتن چنین حق و وظیفه ای برای دولت اسلامی، دلایل روشن و قاطعی دارد.
اهداف دولت اسلامی
با اندکی تأمل در اهداف دولت اسلامی و بررسی تفاوت آن با دولت های دیگر، اعتراف خواهیم کرد که دولت اسلامی در این زمینه، تکلیفی اساسی برعهده دارد.اگر هدف از تشکیل دولت، تنها برقراری ( نظم و امنیت )، (تأمین نان و مسکن) یا (تأمین آزادی های سیاسی و اجتماعی شهروندان) باشد، همان گونه که در بعضی مکتب های سیاسی گفته شده، طبیعی است که از دولت نمی توان چنین انتظاری داشت. در این مکتب ها، اموری مانند پوشش از امور شخصی است و هر شخصی بنابر میل و سلیقه خود، نوعی از آن را برای خود انتخاب می کند یا اساساً آن را ترک می کند و برهنه در اجتماع ظاهر می شود. از آن جا که این وضعیت جزو حقوق شخصی شهروندان به شمار می رود، کسی مجاز به دخالت نخواهد بود.باید دانست در چنین جوامعی نیز با وضع قوانین و مقررات و با تکیه بر ضرورت برقراری نظم، محدودیت هایی را در نظر می گیرند و مردان و زنان را به رعایت آن وادار می کنند، ولی با فلسفه ای که دولت اسلامی دارد، نمی تواند در چنین اموری بی اعتنا بماند و آن را به میل و سلیقه افراد وانهد. دولت اسلامی افزون بر اهداف مشترک با دیگر دولت ها، دو وظیفه و رسالت مهم نیز برعهده دارد که آن را از دولت های دیگر متمایز می کند. نخستین وظیفه، (رشد و تعالی معنوی و اخلاقی شهروندان) و وظیفه بعدی، (تحقق احکام اسلامی) است. در نگاه این مکتب، انسان برای رسیدن به کمال آفریده شده و همه چیز برای حرکت او به سوی کمال و سعادت فراهم گشته است. حکومت نیز فرصت و ابزاری برای رساندن انسان به کمال است. دولت به دلیل قدرت، اختیار و امکاناتی که دارد، در این زمینه دارای مسئولیت است؛ زیرا بدون حضور فعال حکومت، امور اجتماع سامان نمی یابد و کمال آدمی که در پرتو زندگی جمعی تحقق یافتنی است، حاصل نمی شود. ممکن است در فرض نبود دولت اسلامی نیز عده ای به صورت شخصی پله های کمال و ترقی را بپیمایند و بدون اتکا به حمایت دولت، به رشد فکری و معنوی برسند، هم چنان که نمونه های فراوانی در طول تاریخ وجود دارد، ولی عموم مردم بدون برخورداری از چنین فرصت و زمینه ای و بدون حمایت حکومت نمی توانند به قله های کمال برسند و استعدادهای نهفته درون خود را به فعلیت برسانند.فلسفه امامت و رهبری در فرهنگ اسلامی که حکومت یکی از شئون آن به شمار می رود، هدایت و ارشاد مردم به کمال های اخلاقی و معنوی است. اگر هدف از تشکیل دولت تنها برقراری نظم امنیت و تأمین نان و مسکن مردم بود، نیازی نبود که شخصیتی معصوم و انسانی کامل از جانب خداوند به امامت و رهبری تعیین شود و یکی از وظایفش تشکیل حکومت و اداره جامعه باشد؛ چون این مهم از عهده افراد عادی نیز برمی آید. پس درمی یابیم که وظیفه دولت اسلامی فراتر از تأمین امور یاد شده است.
← ایجاد فضای رشد و تعالی اخلاقی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس