حج خریدن. [ ح َ خ َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از ثواب حج بدست آوردن. || کسی را در برابر مزدی برای انجام اعمال حج اجیر کردن. رجوع به حجه فروشی شود : حج خریدن در دیار عشق بازان رسم نیست هرکه مُرد اینجا برای او شهادت میخرند.صائب ( از آنندراج ).