حت ء

لغت نامه دهخدا

حت ء. [ ح َت ْءْ ] ( ع مص ) دوختن جامه را. || ریشه تافتن ، چنانکه گلیم را. || بستن ، چنانکه گره را. || زدن. || رَفَث. مباضعت.جماع کردن. || پیوسته نگریستن. || فرودآوردن متاع را از شتران. ( منتهی الارب ). || بستن و استوار کردن دیوار را. ( آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس