حبناء. [ ح َ ] ( ع ص ) تأنیث احبن. || کبوتری که بیضه ننهد. ج ، حبن. || پیش پای بسیارگوشت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). حبناء. [ ح َ ] ( اِخ ) نام مادر سه برادر شاعر عرب : مغیرةبن عمروبن ربیعة و یزیدبن عمروبن ربیعة و صخربن عمروبن ربیعة و پدر این سه عمروبن ربیعة است.