حبل الذراع

لغت نامه دهخدا

حبل الذراع. [ ح َ لُذْ ذِ ] ( ع اِ مرکب ) دو رگ دیگر، حبل الذراع است و این رگ اندر بیشتری مردمان ، باسلیق است و اندر بعضی باسلیق با اکحل آمیخته میگردد و حبل الذراع آن است ، و بر زیر زندالاعلی نهاده است ، نزدیک خرده دست است و اگرچه میگویند که آن باسلیق است. و اندر کتب چنین یاد کرده اند که منفعت فصد آن همچون منفعت فصد قیفال است و قیاس برخلاف این واجب کند، مگر این خلاف از خطاء ناسخ افتاده است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رگیست در ظاهر ساعد و آن از شاخه های قیفال است. رگیست در دست. ( دستور اللغة ادیب نطنزی ). وریدی است که ممتد است از جانب انسی ساعد به سوی بالا و سپس از طرف وحشی آن امتداد یابد. عرق فی الید. ( معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

دو رگ دیگر حبل الذراع است

پیشنهاد کاربران

بپرس