حبرانی
لغت نامه دهخدا
حبرانی. [ ح ُ نی ی ] ( اِخ ) ابوراشد. احضر نام داشت و بعض اصحاب پیغمبر را دریافت. و از شامیان محسوب است و مردم آنجا از وی روایت کنند. ( سمعانی 153ب ). رجوع به حبران شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید