حباب شیشه (کتاب). رمانی به زبان انگلیسی، نوشته ی سیلویا پلت. این
رمان که با تکیه بر حوادث زندگی شخصی پلت نوشته شده است، برای اولین بار در سال 1963 با نام مستعار ویکتوریا لوکاس در انگلستان منتشر شد. انتخاب انگلستان به عنوان محل نشر، به این دلیل بود که قوانین آمریکا، کتاب را بر ضد اصول خانواده ارزیابی می کردو این بیش از هر چیز، به رابطه ی تنفرآمیز راوی داستان با مادرش برمی گشت.
پدر پلات، استاد زیست شناسی دانشگاه بوستون، زمانی که سیلویا هشت ساله بود درگذشت. این اتفاق تاثیر شدیدی بر روی پلت- که عاشقانه پدرش را دوست داشت- گذاشت و او مجبور شد در سال های بعدی کنار مادرش زندگی کند. رابطه ی پلات با مادرش به هیچ عنوان بر دوستی و محبت متقابل استوار نبود. پس از مرگ پدر، مادر سیلویا به تندنویسی در دانشگاه بوستون مشغول شد. در رمان، مادر شخصیت اصلی یعنی استر گرین وود شغل مشابهی دارد و رابطه ی این دو با یکدیگر به شدت دچار مشکل است. چنان چه نزدیکان پلت از جمله خواهرش و خواهر همسرش اذعان کرده اند، دلیل تمایل پلت برای انتشار رمان با نام مستعار نیز این بود که او نمی خواست مادرش از انتشار این رمان باخبر شود.
سیلویا در اواخر دوران تحصیل در دانشگاه اسمیت، برنده ی مسابقه ی سردبیری مدعو جایزه ی مادموازل شد و برای یک ماه به نیویورک رفت تا در دفتر مدرن این مجله به کار مشغول شود. تماشای زندگی هیجان انگیز و باشکوهی که در دفتر نشریه در جریان بود، باعث شد تا سیلویا این دوره را شگفت انگیز و افسانه ای بخواند. احتمالاً به سبب تضاد شرایط خانه با دفتر مجله بود که پس از بازگشت به خانه دچار افسردگی شدیدی شد و بعد از تلاشی ناموفق برای خودکشی، در یک آسایشگاه روانی بستری گردید. رمان حباب شیشه در واقع بازسازی همین دوران از زندگی
سیلویا پلت است و داستان دختری زیبا و جذاب و باهوش را روایت می کند که علی رغم دسترسی به فرصت های متعدد، از چنگ افسردگی رهایی ندارد. پلت در این کتاب با نگاهی تیزبین احوال درونی استر را روایت کرده و سیر سیطره ی افسردگی بر وی را به شیوه ای تحسین آمیز در رمان منعکس کرده است.
پلت یک ماه پس از انتشار این رمان به زندگی خود پایان داد. این کتاب با ترجمه ی
گلی امامی به فارسی منتشر شده است.