حباء
لغت نامه دهخدا
حباء. [ ح ُ ] ( ع اِ )حَبیّة. حباء. نوعی از نشستن باشد. ( منتهی الارب ).
حباء. [ ح َ ] ( ع مص ، اِ ) حبوة.
حباء. [ ح َ ب َءْ ] ( ع ص ) همنشین پادشاه ، و خاصه ٔوی و وزیر.ج ، احباء. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید