دیکشنری
مترجم
بپرس
حب کردن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
حب کردن. [ ح َ ک َ دَ ] ( مص مرکب )خمیر داروئی یا جز آن را به صورت حب ، گلوله کردن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها