حب الملوک

لغت نامه دهخدا

حب الملوک. [ ح َب ْ بُل ْ م ُ ] ( ع اِ مرکب ) ماهوبدانة. ماهودانه. ماهی دانه. فلفل الخواص ، و آن میوه درخت شباب است. و یقال حب السلاطین و الماهوانه. ( داود ضریر انطاکی ). به پارسی ماهودانه گویند گرم و خشک است در دوم مسهلی که طبیبان و جراحان به خلق خدا میدهند و بیشتری را می کشند و کمتری را که زنده میگذارند چنان معیوب میسازند که به اصلاح نمیتوان آورد ( مأخذ را فعلاً فراموش کرده ام ). و نام دیگر آن حب الملوک است بهتر آنست که گرد آن نگردند. || بعضی گفته اند دند است و این اصح است. ( فهرست مخزن الأدویة ). حب الصنوبرالکبار. ( لغت اسدی ص 229 ). برخی گویند حب الصنوبرالکبار است. || بغدادی گوید بلغت بغداد، قراسیاست. ( فهرست مخزن الادویه ). قراصیا. جراشیا. آلبالو. غنجال. ( تحفه ) ( لغت اسدی ). گیلاس . قراسیای شیرین. ( زمخشری ). قراصیاالبعلبکیة .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ماهودانه
ماهی دانه و آن میوه درخت شباب است

پیشنهاد کاربران

بپرس