حب البلسان. [ ح َب ْ بُل ْ ب َ ل َ ] ( ع اِ مرکب ) منشم. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). تخم بلسان. ملطف و مقوی کبد و مجلی اوساخ قروح است. صاحب اختیارات گوید: تخم بلسان مصری بود و آن در غیر مصر هیچ جای دیگر نمیروید و صاحب منهاج سهو کرده است که گفته آن هوفاریقون است. صفت هوفاریقون در هاء گفته شود، طبیعت حب بلسان گرم و خشک بود در دویم ، نافع بود جهت بلغم و سودا و ورم گرم که در شُش بود و سرفه و عرق النسا و صرع و سدّه و عسرالبول و گزیدگی جانوران را نافع بود چون بیاشامند و اگر بجوشانند و زن در آب آن نشیند رحم را بگشاید و جالینوس گوید: دردسر کهن و نو را سود دهد و درد معده را نافع بود و موی بر داءالثعلب و داءالحیه برویاند و بیخ موی را قوت دهد و دیسقوریدوس گوید: قوت معده بدهد و اشتهاء طعام زیاده کند و هر بلغمی که در معده بود زایل کند و درد پهلو و ضیق النفس را نافع بود و مقدار مستعمل از وی دو درم بود. و گویند مضر بود بمثانه و مصلح وی کتیرا بود و بدل آن عود بلسان بود به وزن آن و گویند یک وزن و نیم وزن آن پوست سلیخه و ده یک آن بسباسه بود. و صاحب تحفه گوید: حب بلسان تخم درخت بلسان است بقدر فلفلی و بزرگتر از آن مایل به طول و مغزش سفید و رنگ او اشقر و در وزن ثقیل و طعمش تلخ. و تخم بشام بیمزه و بیمغز و مدور است ، و بالفعل چون حب بلسان و درخت او مفقود است تخم بشام را بدل آن میکنند و فی الواقع بدل او نمی شود. حب بلسان در آخر دوم گرم و خشک و مدر بول و حیض و مقوی معده و با قوه تریاقیه و مجفف رطوبت معده و امعاء و رافع مغص و امراض بلغمی و سوداوی و ضیق النفس و درد معده و جهت تحلیل نفخ و سرفه و ورم ریه و عرق النسا و صرع و سدّه جگر و استسقا و گزیدن هوام نافع و مضر مثانه و مصلحش کتیراو قدر شربتش تا دو درهم و بدلش یک وزن و نیم او عودبلسان و اگر نباشد به وزنش سلیخه و عشر او بسباسه است و در تریاقات هم وزن او زراوند طویل یا حب الغار.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - دانه گیاه بلسان ۲ - تخم قلقل . تخم بلسان ملطف و مقوی کبد و مجلی اوساخ قروح است