حب اسطوخودوس. [ ح َب ْ ب ِ اُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صداع و صرع را نفع دهد و سدر و دوار را دفع کند و بواسیر و نواصیر را سودمند آید. صفت آن پوست هلیله کابلی و پوست هلیله زرد از هر یک پنج مثقال تربد، هفت مثقال و نیم صبر سقوطری ، شش مثقال اسطوخودوس و غاریغون و افتیمون و بسفایج از هر یک سه مثقال شحم حنظل ، یک مثقال قرنفل و فوتنج از هر یک درمی همه را کوفته و پخته به آب بادیان بسرشند و حب ها ساخته از یک درم تا چهار درم فروبرند. و رجوع به اسطوخودوس شود.
فرهنگ فارسی
صداع و صرع را نفع دهد و سدرودوار را دفع و بواسیر و نواصیر را سودمند آید