حانه
لغت نامه دهخدا
حانة. [ حان ْ ن َ ] ( ع ص ) نعت فاعلی مؤنث از حنین. || ناقه که از جدایی بچه خود بنالد. || ناقة: ما له حانة و لا آنة؛ او را نه ناقه ونه گوسفند است ؛ ای لا ناقة و لا شاة. ( منتهی الارب ).
حانة. [ ن َ ] ( اِخ ) نقطه و محلی است در حدود خابور و نصیبین ، که آب هرماس از آن می گذرد. رجوع به نزهةالقلوب ص 226 شود.
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید