حالت فنری داشتن

مترادف ها

spring (فعل)
پریدن، جهیدن، لی لی کردن، جهش کردن، قابل ارتجاع بودن، حالت فنری داشتن

فارسی به عربی

ربیع

پیشنهاد کاربران

بپرس