حال یا حال وحوصله ی حال وهوای یا چیزی کسی یا کاری را داشتن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
حوصله ی چیزی / کسی / آمادگی برای کاری را داشتن
مثال:
- دیشب اصلا حال هیچ کاری را نداشتم، دوتا شیشه آبجو از یخچال برداشتم و نشستم جلوی تلویزیون.
- راستشو بخوای، حال وحوصله ی این یارو رو ندارم، هرجوری که خودت صلاح می دونی دست به سرش کن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید