حال گاه

لغت نامه دهخدا

حال گاه. ( اِ مرکب ) حال گه. میدانی را گویند که در آن چوگان بازی کنند، و شاید که از تغییر لهجه قومی است ، در اصل هالگه به های هوز، چه هال در فارسی بمعنی گوی است. ( غیاث اللغات ).

فرهنگ فارسی

میدانی را گویند که در آن چوکان بازی کنند

پیشنهاد کاربران

بپرس