حال و ملکه
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
" چونِش و داشتِش .
چون و داشت.
چونی و داشتی.
چونشی و داشتشی.
چونایی و داشتایی.
چونگی و داشتگی.
چگونگی و داشتونگی.
چگونش و داشتونش.
چگونا و داشتونا.
چگونان و داشتونان.
... [مشاهده متن کامل]
چگونانگی و داشتونانگی.
چگونانا و داشتونانا.
چگونانای و داشتونانای.
چگونانایه و داشتونانایه.
چگونانایگی و داشتونانایانگی.
چگونانایگیانه و داشتونانایگیانه.
چگونانایانگیانه ورزندگی وار ناک ی هایشان.
داشتو نانایانگیانه ورزندگی وارناک مندانه هایشان ":حال و ملکه.
چون و داشت.
چونی و داشتی.
چونشی و داشتشی.
چونایی و داشتایی.
چونگی و داشتگی.
چگونگی و داشتونگی.
چگونش و داشتونش.
چگونا و داشتونا.
چگونان و داشتونان.
... [مشاهده متن کامل]
چگونانگی و داشتونانگی.
چگونانا و داشتونانا.
چگونانای و داشتونانای.
چگونانایه و داشتونانایه.
چگونانایگی و داشتونانایانگی.
چگونانایگیانه و داشتونانایگیانه.
چگونانایانگیانه ورزندگی وار ناک ی هایشان.
داشتو نانایانگیانه ورزندگی وارناک مندانه هایشان ":حال و ملکه.