لغت نامه دهخدا
( حافلة ) حافلة. [ ف ِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث حافل. پر. بسیار. کثیر : الا آنکه نعمت حق سبحانه و بحمده در بازمانده امیر ماضی سایغاللسان وصافیةاللباس است و نامیةالغراس و ناصرةالاکناف و حافلةالاخلاف. ( ترجمه تاریخ یمینی چ تهران ص 460 ). || ناقة حافلة؛ شتر ماده بسیار شیر در پستان.
پیشنهاد کاربران
کاروان
ماشین
اتوبوس
هواپیما
اتوبوس