حافظه ژنتیک

دانشنامه عمومی

حافظه ژنتیک ( به انگلیسی: Genetic memory ) اصطلاحی در روان شناسی برای توصیف رفتارهایی است که به طور عامیانه به عنوان رفتار غریزی در نظر گرفته می شود. نوزاد در زمان تولد هیچ گونه تجربه قبلی از حس سوختن پوست ندارد اما به گرمای زیاد واکنش نشان می دهد. این به دلیل وجود بخشی در ژنوم همه نوزادان است که به صورت پیش فرض، دارای کدونهای طویل تری در DNA او و رشته مربوط به احساس است. این نوع از رفتار، براساس کد ژنتیکی مشخص شده در آن، نه براساس یک فرایند لامارکی ( استفاده از یک ویژگی در دراز مدت به افزایش کمی آن ویژگی در جمعیت منتهی می شود ) بلکه به دلیل کد شدن خاطرات اجداد نوزاد در بخشی از توالی ژنتیکی وی بروز می یابد. این کدها در پاسخگویی موجود به موقعیت های خاص ضبط شده در حافظه ژنتیک نقش دارند.
عکس حافظه ژنتیک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

حفظ ، حافظه و محفوظ ؛ تغییر ریخت یافته و مرتبط با مفهوم کلمه ی محبوس در یک موقعیت کاربردی دیگر به معنی وجود یک فضای حبس شده و در عین حال دارای حفاظت جهت مراقبت و نگهداری به علت وجود علاقه و دوست داشتن نسبت به چیزی که می خواهیم از آن محافظت کنیم و آن چیز را برای خودمان داشته باشیم.
...
[مشاهده متن کامل]

تحلیل و تفسیر این کلیدواژه از زوایای مختلف از طریق قانون و قواعد ایجاد و پیدایش کلمات در مبحث زبانشناسی در لابلای متن زیر خدمت علاقمندان به مبحث زبانشناسی تبیین شده است ؛
در زبان فارسی، واژهٔ درست برای اشاره به اندام تناسلی داخلی زنانه �مهبل� است، که معادل واژهٔ �واژن� در زبان های اروپایی است. واژهٔ �محبل� در این زمینه کاربرد ندارد و نادرست است.
فلسفه ی پیدایش و ایجاد کلمه ی مهبل از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در کلمات هم خانواده با یک مصدر و بن واژه ی مشترک در مطلب زیر تحلیل و تفسیر و تبیین شده است ؛
حَبّه ؛ تحلیل و تفسیر مبسوط این کلیدواژه خدمت علاقمندان به مبحث زبانشناسی از طریق قانون و قواعد ایجاد کلمات در متن زیر تبیین شده است ؛
محفل ؛ ریشه ی اصلی این کلمه ، کلمه ی حف می باشد و حرف ( م ) در ابتدای ساختمان این کلمه نماد محل ، موقعیت ، مکان و منبع می باشد.
در ساختمان کلمه ی محفل کلمه ی حفظ و حفاظت و محافظت نهفته شده است.
بر همین مبنا کلمه ی محفل به معنی مکان امن و حفاظت شده دارای معنا و مفهوم می باشد.
مدل و حکمت نگارش و نگارگری حرف ( ح ) در مفهوم کلمات، نماد یک موقعیت حاشیه ای و قابل مشاهده و بیرونی و خارجی می باشد که اگر به صورت حرف ( ه ) در ساختمان کلمات استفاده شود نماد یک مفهوم دارای عمق و مرکزی و نهفته شده در نهاد و نهان چیزی می باشد.
مثل دو کلمه ی شاه و حاشیه که از طریق قانون بازخوانی و بازچینی حروف به صورت معکوس دو تعریف درون و بیرون یا سطح و عمق یا حاشیه و مرکز قابل مشاهده می شود.
و یا مثل دو کلمه ی بحر و بهر که حقیقت نگارش حرف ( ح ) دارای یک عینیت واقعی به صورت موج دریا می باشد و مفهوم دریا را به صورت یک پهنه ی وسیع و دارای موج در مفهوم این کلمه ایجاد می کند.
و نگارگری حرف ( ه ) که به صورت یک دایره ی میان تهی طراحی شده است اشاره به میان دار بودن و عمق چیزی را دارد مثل همین کلمه ی بهر در کلمه ی بحر که اشاره به قابل بهره برداری بودن از اعماق بحر را به ما می رساند.
همچنین در کلمه ی محفل که حرف ( ف ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات به دلیل نزدیکی محل صدور آوای آن از ابزارهای ایجاد کلام واقع شده در دهان قابل تبدیل به حرف ( ب ) می باشد بر همین مبنا کلمه ی مهبل در یک موقعیت کاربردی دیگر به معنی محل محفوظ و محبوس شده و دارای محافظت که قابلیت بهره داری داشته باشد قابل مشاهده است.
از کلمه ی ریشه ای حف در موقعیت های کاربردی مختلف در پهنه واژگان و دریای لغات استفاده شده است مثل نحیف حبس حبه حبوط حب و. . .
به عنوان نمونه تفسیر کلمه ی نحیف در متن زیر خدمت علاقمندان به مقوله ی زبان شناسی تحلیل و تبیین شده است ؛
نحیف ؛ افزونه ی حرف منفی ( ن ) در این کلمه به مفهوم نبودن و نداشتن می باشد.
در ساختمان کلمه ی نحیف که مفهوم حفظ و حفاظت و محافظت وجود دارد در مکالمات روزمره اشاره به بدنی لاغر و سیستمی ضعیف دارد که نیاز به محافظت بیشتر جهت ادامه ی حیات دارد.
کلمه ی موازی که برای کلمه ی نحیف در مکالمات روزمره در حال استفاده و قابل تعریف است کلمه ی نزار به معنی نیاز به دریافت زور به علت نبود و عدم قدرت و قُوَّت در یک سیستم یا زیستم می باشد.
کلمه ی لاغر نیز به همینگونه که یک کلمه ی ترکیبی عربی فارسی و یک کانسپت کلامی می باشد حرف لا به معنی نبودن و غر که یک نیم کلمه در ساختمان کلمه ی لاغر می باشد به معنی غرش و خروش و خروشیدن به معنی نداشتن غرش و نداشتن توانایی برای خروشیدن و گردش و گردیدن دارای معنا و مفهوم می باشد.
کلمه ی باریک نیز که دارای ریشه و مصدر بار به معنی پُری و پر بودن می باشد حرف ( ک ) در ساختمان این کلمه نماد کوچک بودن و کم بودن می باشد بر همین مبنا کلمه ی باریک به معنی کم بار بودن و پُر نبودن دارای معنا و مفهوم می باشد. حرف ( ب ) در قانون و قواعد ایجاد کلمات به دلیل نزدیکی محل صدور آوای آن به حرف ( پ ) قابل تبدیل به حرف ( پ ) جهت ایجاد مفهوم پُری و پُر بودن می باشد.
و نهایتاً اینکه وجود حرف ح در ساختمان کلمه ی حَبّه که نماد وجود یک انرژی لطیف و قابل مشاهده و مادی می باشد در کلماتی مثل حاره حرارت حریم حرمت و. . . منطبق با مدل صدور آوای حرف ح که از ابزارهای ایجاد کلام از عمق و انتهای حلق و گلو همراه با یک انرژی لطیف می باشد قابل مشاهده است به گونه ای که خود کلمه ی حلق گواه و مُؤَیَّد تعریف وجود حرارت در صدور آوای حرف ح می باشد چون در ساختمان کلمه ی حلق، حرف ل که قابل تبدیل به حرف ر می باشد و نماد وجود یک انرژی لطیف و دارای استمرار می باشد ما را متوجه کلماتی از قبیل حریق و حرکت و مهار و اهرم و. . . می کند
و علامت تشدید بر روی حرف ب در کلمه ی حَبّه باعث ایجاد مفهوم ازدیاد و جمع بودن در کلمه ای مثل حبوبات به معنی وجود یک واقعیت که دارای تشتت و فراوانی باشد و نیاز به محافظت و ایجاد یک شرایط حفاظتی داشته باشد جهت ایجاد یک انرژی حیات بخش و دوست داشتنی در کلماتی مثل حبیب و حُب و محبت به ما معنا و مفهوم می رساند.
فلذا کلمه ی حَبّه با تعریفی غیرانطباقی و موازی آن به معنی دانه و بذر و تخم و. . . اشاره به یک واقعیت در عالم هستی که دارای مفاهیمی از قبیل دوست داشتن و ازدیاد و حفاظت باشد به ما معنا و مفهوم می رساند.
در پناه خالق کلمات موفق پیروز باشید
التماس دعای خیر برای همه ی بندگان خدا.