مرا در عالم رندی به رسوائی علم کردی
دلم بردی و جانم را ندیم صد ندم کردی.
و حافظ سعد در آن زمان از درد حرمان و سوز هجران بمرد و جان از هجر نبرد و قبر او معلوم نیست. و این معما به اسم احمد میرک از اوست :
سر می ندارم مدار و می آر
بمان سعد و ابر سر کوی یار.
( ترجمه مجالس النفائس ص 184 و 185 ).