حاطب اللیل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ عمید
۲. [مجاز] شخص پرگو و یاوه گو که هرچه به زبانش آید از خوب و بد بگوید و به عاقبت آن نیندیشد. &delta، چنان که خارکن را در شب در حال گرد آوردن هیزم ممکن است گزنده ای مانند مار یا عقرب بگزد.
پیشنهاد کاربران
ضرب المثلی است درباره کسی که هر رطب ویابس را گرد می آورد و فرق میان خوب وبد نمی گذارد هر چیزى را به زبان می آورد . کسی که هر حرفی به زبانش بیاید بدون مصلحت اندیشی بگوید. اصطلاحات آدم دهن لق, پر گو ویاوه سرا. پراکنده گو.