حاضر و غایب کرد
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
نیست و هست کردن. هست و نیست کردن:حاضر وغایب کردن.
درکلاس هست.
درکلاس نیست.
هست در کلاس.
نیست در کلاس.
حاضر است در کلاس.
حاضر نیست در کلاس.
غایب است در کلاس.
غایب نیست در کلاس.
درکلاس هست.
درکلاس نیست.
هست در کلاس.
نیست در کلاس.
حاضر است در کلاس.
حاضر نیست در کلاس.
غایب است در کلاس.
غایب نیست در کلاس.