حادثهٔ قریب الوقوع ( سوئدی: Hus i helvete ) نام فیلم درامی به کارگردانی سوسن تسلیمی است.
سوسن تسلیمی، کارگردان فیلم، در گفتگوی اختصاصی با «ماهنامهٔ سینماییِ فیلم»، دربارهٔ عنوان فیلم چنین گفت:[ ۱]
«این یک اصطلاح سوئدی است. اگر بخواهیم تحت اللفظی به فارسی ترجمه اش کنیم می شود «خانه در جهنم». ولی در واقع به معنی خانه در جهنم نیست. سوئدی ها اصطلاحی دارند، می گویند: «vi tar det hus i helvete». منظورشان این است که به زودی اتفاقی می افتد، حادثه ای در راه است. اسم فیلم را اگر بخواهیم ترجمه کنیم، باید چنین مفهومی را برساند…»
داستان این فیلم دربارهٔ تقابل فرهنگی میان دو نسل از مهاجران در یک خانواده در کشور سوئد است. در خانواده ای ۶ نفری متشکل از یک مادربزرگ، پدر، مادر، ۲ دختر و ۱ پسر، یک عروسی در راه است: عروسی دختر کوچکشان «گیتا». پدر خانواده که بیکار است، قدرت و اختیار سنتی خود را، مدتی است که از دست داده است و از این موضوع خشنود نیست، با این حال هنوز سعی می کند فرزندانش را تحت کنترل خود داشته باشد و عقاید و ارزش های خود را، به آنان بقبولاند. زندگی و امور خانواده، با خیاطی و تلاش مادر می گذرد. گیتا می خواهد با ازدواجش، از یوغ تحکم های پدر خارج شود. دختر بزرگتر خانواده «مینو» با یک پسر سوئدی آشنا و از او باردار شده بود و به اجبار خانواده، بچه را سقط کرده بود. او به دلیل این سرکشی و همچنین به آن سبب که مدتی، به عنوان استریپر کار کرده بود، از سوی خانواده طرد شده بود و پیش آنها زندگی نمی کرد. اینک بخاطر عروسی خواهرش گیتا، مینو به خانه آمده تا مراسم حضور داشته باشد؛ اما این مراسم، آنگونه که انتظار می رود، واقعه ای شاد و پرنشاط نیست، چرا که پدر سعی می کند قدرت و تحکم سابق خود را بازیابد و آن را بر خانواده اعمال کند و بدین ترتیب، وقایع و حوادثی در راه است…
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفسوسن تسلیمی، کارگردان فیلم، در گفتگوی اختصاصی با «ماهنامهٔ سینماییِ فیلم»، دربارهٔ عنوان فیلم چنین گفت:[ ۱]
«این یک اصطلاح سوئدی است. اگر بخواهیم تحت اللفظی به فارسی ترجمه اش کنیم می شود «خانه در جهنم». ولی در واقع به معنی خانه در جهنم نیست. سوئدی ها اصطلاحی دارند، می گویند: «vi tar det hus i helvete». منظورشان این است که به زودی اتفاقی می افتد، حادثه ای در راه است. اسم فیلم را اگر بخواهیم ترجمه کنیم، باید چنین مفهومی را برساند…»
داستان این فیلم دربارهٔ تقابل فرهنگی میان دو نسل از مهاجران در یک خانواده در کشور سوئد است. در خانواده ای ۶ نفری متشکل از یک مادربزرگ، پدر، مادر، ۲ دختر و ۱ پسر، یک عروسی در راه است: عروسی دختر کوچکشان «گیتا». پدر خانواده که بیکار است، قدرت و اختیار سنتی خود را، مدتی است که از دست داده است و از این موضوع خشنود نیست، با این حال هنوز سعی می کند فرزندانش را تحت کنترل خود داشته باشد و عقاید و ارزش های خود را، به آنان بقبولاند. زندگی و امور خانواده، با خیاطی و تلاش مادر می گذرد. گیتا می خواهد با ازدواجش، از یوغ تحکم های پدر خارج شود. دختر بزرگتر خانواده «مینو» با یک پسر سوئدی آشنا و از او باردار شده بود و به اجبار خانواده، بچه را سقط کرده بود. او به دلیل این سرکشی و همچنین به آن سبب که مدتی، به عنوان استریپر کار کرده بود، از سوی خانواده طرد شده بود و پیش آنها زندگی نمی کرد. اینک بخاطر عروسی خواهرش گیتا، مینو به خانه آمده تا مراسم حضور داشته باشد؛ اما این مراسم، آنگونه که انتظار می رود، واقعه ای شاد و پرنشاط نیست، چرا که پدر سعی می کند قدرت و تحکم سابق خود را بازیابد و آن را بر خانواده اعمال کند و بدین ترتیب، وقایع و حوادثی در راه است…
wiki: حادثه قریب الوقوع