حاجی سیف الدین

لغت نامه دهخدا

حاجی سیف الدین. [ س َ فُدْ دی ] ( اِخ ) ( امیر... ) یکی از امراء زمان امیر تیمور. وفات 804 هَ. ق. به نیشابور. صاحب حبیب السیر گوید: «امیر تیمور گورکان بعد از آنکه یک ماه در حدود نخجوان کامیاب و کامران اوقات گذارنید واز جانب گرجستان ملک گرگین با پیشکش فراوان بدرگاه عالم پناه رسید عزم قشلاق قره باغ فرموده از راه گنجه وبردع نهضت کرد. در 22 ربیعالاَّخر سنه اربع و ثمانمائه ( 804 ) ماهچه لوای کشورگشا سایه وصول برآن دیار انداخته قبه بارگاه جم اقتدار و شاهزادگان کامکار به اوج فلک دوار افراخته شد. در آن اثنا خبر آمد که امیرزاده محمدسلطان که بموجب فرمان واجب الاذعان از سرحد مغولستان به مرافقت امیر حاجی سیف الدین متوجه آستان اقبال آشیان بوده چون به نیشابور رسیده جناب امارت مآبی ودیعت حیات بمتقاضی اجل سپرده و شاهزاده حشمت آئین او را تجهیز و تکفین کرده وروی بمقصد آورده از اردبیل گذشته است و در اقسام منزل گزیده. صاحبقران حمیده صفات از فوت امیر حاجی سیف الدین متأسف و از وصول امیرزاده محمد سلطان شادمان گشته....» رجوع به حبط ج 2 ص 149 و 150 و 162 و 164 و 179 و 181 و 182 شود.

فرهنگ فارسی

یکی از امرائ زمان امیر تیمور

پیشنهاد کاربران

بپرس