حاجی خلیفه

لغت نامه دهخدا

حاجی خلیفه. [ خ َ ف َ ] ( اِخ ) مصطفی بن عبداﷲ، کاتب چلبی ، معروف به حاج خلیفه ، از مورخین بزرگ ترک مستعرب مائه یازدهم است. مولد وی ، ماه ذی القعده سنه 1017 هَ. ق. بقسطنطنیه بوده است. در 14 سالگی بخدمت سلاحداری ، که پدر او نیز این کار داشت مشغول شد و در همین وقت چون شاگردی بدیوان محاسبات آناطولی ( آناطولی محاسب قلمی ) در آمده و در سنه 1032 نظارت خراج را در بلاد روم عهده دار شده است.از سال 1033 تا سال 1045 هَ. ق. پیوسته با سپاهیان ترک ، در سرحدات آناطولی بود به این ترتیب که در اواخر سنه 1033 بجنگ اباظه پاشا، که سر از اطاعت باب عالی باز زده بود، پرداخت و در سنه 1035 در محاصره بغداد ( 11 صفر تا 7 شوال سنه 1035 )، علیه ایرانیان ،شرکت کرد. و پس از آن در جنگ دوم ( از اول محرم تا 16 ربیعالاول سنه 1037 ) و جنگ سوم ( از 6 تا 22 محرم 1038 ) با اباظه پاشا، یعنی محاصره ارضروم ، شرکت کرد و در اواخر ربیعالثانی سنه 1038 به استانبول بازگشت. پدر وی در ذی القعده سنه 1035 در موصل در گذشت. و حاجی خلیفه از این هنگام سمت نظارت دیوان سپاهیان سوار ( سواری باش مقابله قلمی ) یافته است و هم درماه شوال سنه 1038، با سپاهیانی که بفرماندهی وزیر خسرو پاشا، برای جنگ با ایرانیان میرفتند، برفت و جنگ همدان ( اواخر سنه 1039 ) و محاصره بغداد ( از 22 صفر تا8 ربیعالاول سنه 1040 ) را بدید و در اواخر سنه 1040 به قسطنطنیه بازگشت. و عاقبت جنگ بزرگی را که بین ترکان و ایرانیان روی داد و سپهسالاری لشکر ترک با شخص سلطان مراد بود، و از سنه 1043 تا سنه 1045 هَ.ق. ادامه داشت ، درک کرد و در زمستان سنه 1043 که لشکریان بحلب بودند، حاجی خلیفه به زیارت کعبه شتافت وضمناً کتابخانه های بزرگ را دیدن کرد و در ماه رجب سنه 1045 به استانبول بازگشت و به مطالعه و تألیف پرداخت و در سنه 1055 جنگ اقریطش را نیز بدید و در همین سال ( 1055 ) از کار بر کنار شد و پس از سه سال ، به مساعدت طرفداران خود، با منصب و لقب «خلیفه » بکار خود مشغول شد و از این هنگام به «حاجی خلیفه » معروف گردید. آثار وی بترتیب تاریخ تألیف بدین قرار است :
1 - فذلکه. کتاب مختصری است بزبان عربی و شامل تاریخ تقریباً 150 سلسله. این کتاب خلاصه ای است از کتاب جنّابی با اضافاتی از مؤلف ، و تاریخ تألیف آن سنه 1051 هَ. ق. است. 2 - حاشیه ای بر تفسیربیضاوی که آن را بسال 1052 هَ. ق. نوشته است. 3 - شرحی بر محمدیه علی فوشچی منجم ، که آن را بپایان نرسانده و اکنون در دست نیست. 4 - جامعالمتون ، مشتمل برسی متن از متون معتبره و خود مؤلف بار دیگر دوازده متن آن را انتخاب و «مختصر جامعالمتون » نامیده است و تاریخ تألیف آن معلوم نیست و چون در جلد اول کشف الظنون نام این کتب آمده باید گفت مسلماً پیش از سنه 1064 هَ. ق. که سال اتمام ترتیب جلد اول کتاب مزبور است تألیف شده است. 5 - تقویم التواریخ ، کتابی است بزبان ترکی و چنانکه خودمؤلف ، در کشف الظنون گوید نتیجه کتب تاریخ است و آن را در دو ماه از ماههای سال 1058 هَ. ق. مسوده کرده است و تواریخ معموله را در آن آورده و وقایع را در جدولهائی ذکر کرده و آن را در دو نسخه ، که یکی سه کراسه و هر صفحه از آن شامل 50 سال است و دیگری ده کراسه و هر صفحه آن شامل 20 سال است قرار داده. و این کتاب فهرست مانندی است برای کتب تاریخ ، و بخصوص کتاب فذلکه سابق الذکر مؤلف. مقدمه و خاتمه جامعالمتون بترکی و خود کتاب بفارسی است. 6 - جهان نما ( نسخه اول ). کتابی است بزبان ترکی در هیئت و جغرافیا. چنانکه خود مؤلف در کشف الظنون گوید این کتاب دو قسمت است : یکی دریاها، و صور آنها، و جزائر. و دیگری خشکی ، اعم از شهرها و نهرها و کوهها و مسالک و ممالک آن. این کتاب بترتیب حروف هجا و شامل اکتشافات جغرافیائی بعد از سده نهم میباشد. تاریخ تألیف جهان نما سنه 1058 هَ. ق. است و حاجی خلیفه آن را به نام سلطان محمد رابع کرده است. 7 - سلم الوصول الی طبقات الفحول ، کتابی است بزبان عربی ، در ترجمه احوال بزرگان. جلد اول این کتاب در سال 1061 و 1062 هَ. ق. پاکنویس شده است. 8 - تحفةالاخیار فی الحکم و الامثال والاشعار. کتابی است شامل پند و امثال و مرتب بترتیب حروف هجا و تاریخ تألیف آن 1061 یا 1063 هَ. ق. است. 9 - کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون. دائرةالمعارفی است بزبان عربی ، در نام کتابهای فارسی و عربی و ترکی تا زمان مؤلف و شامل تعریفاتی است از علوم مختلفه. حاجی خلیفه در تألیف این کتاب بیست سال وقت صرف کرده است و جلد اول آن در سال 1064 هَ. ق. بپایان رسیده است. این کتاب بهمت فلوگل ، از سال 1835 تا سال 1858 م. در لیپزیک ، با ترجمه لاتینی ، در هفت مجلد، و بسال 1274 هَ. ق. در بولاق مصر، در دو مجلد، و در سنه 1311 هَ. ق. در استانبول ، در دو مجلد، و اخیراً نیز در استانبول ، در دو جلد، بطبع رسیده است. 10 - لوامع النور فی ظلمة اطلس مینور. ترجمه ای است بزبان ترکی از اطلس مینور که در سنه 1621 م. در آرنهم بطبع رسیده. و تألیف آن درسنه 1064 و 1065 هَ. ق. پایان رسیده است. 11 - جهان نما. ( نسخه دوم )، کتابی است در هیئت ، بزبان ترکی ، مؤلف در این کتاب آثار جغرافی دانها و نقشه کشهای اولی اروپا از قبیل : اُرْتلیوس و ژرار مرکاتور و کلووریوس را اساس کار خودقرار داده است. 12 - ترجمه ای از تاریخ خالکو کندیلاس بیزانسی ، نویسنده مائه ٔشانزدهم. 13 - رونق السلطنه. ترجمه ای است در باب تاریخ قسطنطنیه. 14 - ترجمه فذلکه بزبان ترکی. 15 - الالهام المقدس من الفیض الاقدس. 16 - دستورالعمل فی اصلاح الخلل ، رساله ای است در باب اصلاحات مالی ، که آن رادر سال 1063 هَ. ق. تألیف کرده است. 17 - رجم الرجیم بالسین والمیم. 18 و 19 و20 - مجموعه تاریخی و ادبی در سه دفتر که خلاصه سیصد تألیف است. 21 - فذلکةالتواریخ. کتابی است بزبان ترکی و دنباله فذلکه است و شامل تاریخ آل عثمان از سنه 1000 هَ. ق. تا اوائل سنه 1065 هَ. ق. این کتاب از سال 1286 تا سال 1287 هَ. ق. در استانبول بطبع رسیده است. 22 - تحفةالکبار فی اسفار البحار. تاریخی است در باب جنگهای دریائی ترکیه که در سنه 1141 هَ. ق. در استانبول بطبع رسیده و جیمز میچل آن را به انگلیسی ترجمه کرده و در سنه 1831 م. در لندن بطبع رسیده است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

مصطفی بن عبد الله کاتب چلبی مورخ و نویسنده ترک ( و . قسطنطنیه ۱٠۱۷ - ف. ۱٠۶۷ ه. ق . ) آثار عمده او از این قرار است : جامع المتون مشتمل بر سی متن از متون معتبر که مولف خود بار دیگر دوازده متن آنرا انتخاب کرد و ((مختصر جامع المتون ) ) نامید تقویم التاریخ بترکی و آن نتیجه کتب تاریخ و فهرست مانندیست برای آنها جهان نما بترکی در هیات و جغرافیا (دو نسخه ) سلم الوصول الی طبقات الفحول بعربی در ترجمه احوال بزرگان کشف الظنون

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] وی دانشمند، تاریخنگار و کتابنامه نویس سرشناس ترک در قرن یازدهم، نامش مصطفی و نام پدرش عبدالله بود. میان علما به کاتب چَلَبی و بین "اهل دیوان" (دربار و دولت) به حاجی خلیفه شهرت داشت. سبب نامیده شدنش به کاتب، اشتغالش به نوشتن دفاتر دولتی و علت پیدا کردن عنوان چلبی، درجه فضل و معلوماتش بود؛ زیرا که در قرن نهم هجری، این عنوان به معنای سرور به علما و فضلا اطلاق می شد.
پدرش ابتدا در "سرای" (دربار) خدمت می کرد و سپس وارد فوج سِلَی دار (سلاحدار) سپاه عثمانی شد. مصطفی در 1017 ق. در استانبول به دنیا آمد و از پنج شش سالگی به تحصیل پرداخت. در چهارده سالگی به یاری پدرش وارد فوج سِلَی دار شده و در اداره "محاسبه آناطولی" (به سمت منشی) مشغول به کار شد و در آنجا قواعد حساب و خط سیاق را فراگرفت.
به گفته خودش (در فذلکه) از عیسی قریمی (اهل شبه جزیره کریمه) قرآن و تجوید آموخت و نزد الیاس خوجه کتاب های تصریف و عوامل را خواند و از بوگری احمد چلبی خوشنویسی یاد گرفت. مصطفی در فاصله سال های 1033-1045 ق.، تقریباً پیوسته، همراه لشکریان عثمانی در جنگ های مرزهای شرقی آناطولی بود که از آن جمله است: جنگ های عثمانی با ایران، لشکرکشی عثمانی ها به همدان در 1038 ق.، محاصره بغداد در 1040 ق. و جنگ سال های 1043-1045 ق. به فرماندهی سلطان مراد .
در اثنای این لشکرکشی ها در سال 1035 ق، در راه بازگشت از بغداد، پدرش در موصل درگذشت و مصطفی همراه یکی از بستگان پدرش به دیار بکر رفت و به خدمت اداره "مقابله سواری" آنجا درآمد. در سال 1038 ق، در استانبول در جلسات درس قاضی زاده شرکت جست و سخت تحت تأثیر او قرار گرفت.
سایر استادان او اعرج مصطفی، کُرد عبدالله، محمد و ولی افندی از مشاهیر عصر بودند که مصطفی نزد آنان ادبیات السنه ثلاثه (ترکی، فارسی، و عربی)، فقه، حدیث، تفسیر و منطق آموخت و نزد دانشمندی فِلِمِنâکی (هلندی تبار) ریاضیات، جغرافیا و سایر فنون را فراگرفت. در سال 1043 ق.، هنگامی که سپاه عثمانی در حلب مشغول گذراندن زمستان بود به زیارت حج رفت و در بازگشت، در دیاربکر با علما و فضلای آنجا مصاحبت و مباحثه کرد.
در سال 1047 ق. به استانبول بازگشت. در این هنگام، از خویشاوندی ارثیه زیادی به او رسید که همه را صرف خرید کتاب کرد و در همان زمان ازدواج کرد. حاجی خلیفه تدریس نیز می کرد، از جمله به فرزند خود و مولانا محمد فرزند احمد رومی کتاب شرح الکشّاف را در هندسه و المحمدیه را در هیئت، درس می داد و قواعد استخراج تقویم را از زیج می آموخت. در 1058 ق، به سبب تألیف تقویم التواریخ به سمت خلیفه دومی (معاون دومی) ترفیع داده شد. او بیشتر آثارش را پس از این تاریخ تألیف کرد، از جمله ترجمه هایی از متون لاتینی به ترکی که به یاری شیخ محمد اخلاصی ـ مهتدی (مسیحی اسلام آورده) فرانسوی ـ انجام داد.
بعضی از آثار مهم حاجی خلیفه به شرح ذیل است:
حاجی خلیفه در سال 1067 ق. به مرگ ناگهانی درگذشت و در محله زیرک استانبول، در حظیره ای کوچک دفن شد. در سال 1332 ش./ 1952 م. مقبره اش را مرمت و سنگ قبر جدیدی برایش تهیه کردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس