جیک مولر ( به انگلیسی: Jake Muller ) نام یکی از شخصیت های سری رزیدنت ایول است، که اولین بار در رزیدنت ایول ۶ ظاهر شد. او فرزند آلبرت وسکر است بر خلاف پدرش که شخصیت منفی بوده او شخصیت مثبت و قابل کنترل است.
جیک پسر ویروس شناس مشهور آلبرت وسکر بوده که خیلی زود مادرش وی را ترک می کند. جیک برای حمایت از مادرش کاری را در بین سربازان دولتی پیدا می کند. جیک در عملیات ضدتروریستی که در شرق اروپا انجام شد دستگیر می شود. تمامی همراهان جیک در آن عملیات مبتلا به ویروس «سی» می شوند و دستگیری جیک باعث می شود که وی از ابتلاء به این ویروس نجات پیدا کند.
چندی بعد جیک با مأمور دولتی آمریکا شری برکین ملاقات می کند که پدرش یکی از پژوهشگران آلبرت وسکر بوده است. شری از جیک می خواهد تا جیک به خاطر اینکه خون وسکر در بدنش است به همراه وی برود تا با خون وی در برابر این حملات مقابله کنند جیک نیز این قرارداد را در برابر پول قبول می کند. پس از این ملاقات شری و جیک در کنار هم در برابر حملات تروریستی که به وسیله موجودات جهش یافته رخ می دهد مقابله می کنند. اولین مشکلی که سد راه جیک و شری قرار می گیرد آستاناک است. آستاناک هیولایی جهش یافته از ویروس - سی است که به مبارزه با جیک و شری می پردازد اما جیک و شری از دست آستاناک فرار می کنند. چندی بعد جیک و شری با گروه B. S. A. A برخورد می کنند. کریس ردفیلد و پی یرس نیوانس در حال مبارزه با دو هیولای جهش یافته دیگر هستند که جیک و شری به آن ها کمک کرده و آن ها را نابود می کنند. سپس جیک و شری سوار بالگرد شده تا از آنجا خارج شوند پس از مدتی که در آسمان هستند متوجه می شوند که آستانک در آسمان به آنهاها حمله می کند. جیک و شری در آنجا با آستانک مقابله می کنند و مجبور می شوند که در بین راه از بالگرد خارج می شوند و به محیط کوهستانی می رسند. جیک و شری در آنجا خود را به کلبه ای می رسانند تا استراحت کنند ولی به آن کلبه حمله می شود و کلبه خراب می شود. جیک و شری سعی برای فرار از آنجا دارند که مجدداً توسط آستاناک مورد حمله قرار می گیرند. سپس در آنجا آن ها متوجه می شوند که کسی که به آستانک دستور می دهد ایدا وانگ است. افراد ایدا، جیک و شری را دستگیر کرده و به مدت شش ماه در اتاقی به صورت انفرادی زندانیشان می کنند.
جیک و شری برکین هر طور هست خود را از زندان آزاد کرده و پس از فرار کردن از زندان متوجه می شوند که در چین هستند. جیک و شری موتورسیکلتی را پیدا می کنند و قصد دارند تا از شهر خارج شوند اما بالگردی به بالای سر آن ها می آید و به آن ها حمله می کند. جیک و شری قصد منهدم کردن آن بالگرد را دارند که کریس ردفیلد و اعضای BSAA به کمک آن ها می آیند و جیک به کمک کریس موفق به منهدم کردن آن بالگرد می شوند. جیک و شری خود را از آن منطقه دور می کنند تا اینکه با لیان اسکات کندی و هلنا هارپر ملاقات می کنند. لیان به جیک و شری می گوید که به دنبال کسی که پشت تمام این قضایا هست یعنی درک سیمونز هستند. شری ناگهان شکه می شود و به لیان می گوید که سیمونز رئیس وی است و امکان ندارد مسئول همه این ماجراها باشد در همین لحظه «آستانک» ناگهان وارد می شود. جیک و شری به کمک لیان و هلنا با آستانک مبارزه می کنند و در پایان لیان با انداختن تیر چراغ برق به روی آستانک وی را متوقف می کند. این چهار نفر با هم به دنبال درک سیمونز می روند و در آنجا متوجه می شوند که لیان درست حدس زده است و درک سیمونز مسئول تمام این قضایا است. افراد درک به جیک و شری حمله می کنند و آن ها را دستگیر می کنند. جیک و شری پس از مدتی خود را از دست آن ها راحت کرده و قصد فرار دارند تا مجدداً با آستانک رو به رو می شوند. اینبار نیز درگیری بین جیک و شری در برابر آستانک صورت می گیرد که آستانک موفق می شود اسلحه های این دو را نابود کند اما جیک بدون تفنگ با آستانک مبارزه می کند و آن را در میان مواد مذاب می اندازد. جیک و شری قصد فرار دارند و می بینند که آستانک هنوز زنده است و در حالی که پوست جلوی بدنش کاملاً سوخته به دنبال آن ها می آید جیک و شری در حالی که هیچ راهی برای خلاص شدن نمی بینند یک تفنگ پیدا می کنند و با هم تیری به قلب بیرون زده آستانک می زنند و آستانک کشته می شود.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفجیک پسر ویروس شناس مشهور آلبرت وسکر بوده که خیلی زود مادرش وی را ترک می کند. جیک برای حمایت از مادرش کاری را در بین سربازان دولتی پیدا می کند. جیک در عملیات ضدتروریستی که در شرق اروپا انجام شد دستگیر می شود. تمامی همراهان جیک در آن عملیات مبتلا به ویروس «سی» می شوند و دستگیری جیک باعث می شود که وی از ابتلاء به این ویروس نجات پیدا کند.
چندی بعد جیک با مأمور دولتی آمریکا شری برکین ملاقات می کند که پدرش یکی از پژوهشگران آلبرت وسکر بوده است. شری از جیک می خواهد تا جیک به خاطر اینکه خون وسکر در بدنش است به همراه وی برود تا با خون وی در برابر این حملات مقابله کنند جیک نیز این قرارداد را در برابر پول قبول می کند. پس از این ملاقات شری و جیک در کنار هم در برابر حملات تروریستی که به وسیله موجودات جهش یافته رخ می دهد مقابله می کنند. اولین مشکلی که سد راه جیک و شری قرار می گیرد آستاناک است. آستاناک هیولایی جهش یافته از ویروس - سی است که به مبارزه با جیک و شری می پردازد اما جیک و شری از دست آستاناک فرار می کنند. چندی بعد جیک و شری با گروه B. S. A. A برخورد می کنند. کریس ردفیلد و پی یرس نیوانس در حال مبارزه با دو هیولای جهش یافته دیگر هستند که جیک و شری به آن ها کمک کرده و آن ها را نابود می کنند. سپس جیک و شری سوار بالگرد شده تا از آنجا خارج شوند پس از مدتی که در آسمان هستند متوجه می شوند که آستانک در آسمان به آنهاها حمله می کند. جیک و شری در آنجا با آستانک مقابله می کنند و مجبور می شوند که در بین راه از بالگرد خارج می شوند و به محیط کوهستانی می رسند. جیک و شری در آنجا خود را به کلبه ای می رسانند تا استراحت کنند ولی به آن کلبه حمله می شود و کلبه خراب می شود. جیک و شری سعی برای فرار از آنجا دارند که مجدداً توسط آستاناک مورد حمله قرار می گیرند. سپس در آنجا آن ها متوجه می شوند که کسی که به آستانک دستور می دهد ایدا وانگ است. افراد ایدا، جیک و شری را دستگیر کرده و به مدت شش ماه در اتاقی به صورت انفرادی زندانیشان می کنند.
جیک و شری برکین هر طور هست خود را از زندان آزاد کرده و پس از فرار کردن از زندان متوجه می شوند که در چین هستند. جیک و شری موتورسیکلتی را پیدا می کنند و قصد دارند تا از شهر خارج شوند اما بالگردی به بالای سر آن ها می آید و به آن ها حمله می کند. جیک و شری قصد منهدم کردن آن بالگرد را دارند که کریس ردفیلد و اعضای BSAA به کمک آن ها می آیند و جیک به کمک کریس موفق به منهدم کردن آن بالگرد می شوند. جیک و شری خود را از آن منطقه دور می کنند تا اینکه با لیان اسکات کندی و هلنا هارپر ملاقات می کنند. لیان به جیک و شری می گوید که به دنبال کسی که پشت تمام این قضایا هست یعنی درک سیمونز هستند. شری ناگهان شکه می شود و به لیان می گوید که سیمونز رئیس وی است و امکان ندارد مسئول همه این ماجراها باشد در همین لحظه «آستانک» ناگهان وارد می شود. جیک و شری به کمک لیان و هلنا با آستانک مبارزه می کنند و در پایان لیان با انداختن تیر چراغ برق به روی آستانک وی را متوقف می کند. این چهار نفر با هم به دنبال درک سیمونز می روند و در آنجا متوجه می شوند که لیان درست حدس زده است و درک سیمونز مسئول تمام این قضایا است. افراد درک به جیک و شری حمله می کنند و آن ها را دستگیر می کنند. جیک و شری پس از مدتی خود را از دست آن ها راحت کرده و قصد فرار دارند تا مجدداً با آستانک رو به رو می شوند. اینبار نیز درگیری بین جیک و شری در برابر آستانک صورت می گیرد که آستانک موفق می شود اسلحه های این دو را نابود کند اما جیک بدون تفنگ با آستانک مبارزه می کند و آن را در میان مواد مذاب می اندازد. جیک و شری قصد فرار دارند و می بینند که آستانک هنوز زنده است و در حالی که پوست جلوی بدنش کاملاً سوخته به دنبال آن ها می آید جیک و شری در حالی که هیچ راهی برای خلاص شدن نمی بینند یک تفنگ پیدا می کنند و با هم تیری به قلب بیرون زده آستانک می زنند و آستانک کشته می شود.
wiki: جیک مولر