جینور

لغت نامه دهخدا

جینور. [ ن َ وَ ] ( اِخ ) بر وزن کینه ور، پل صراط. ( برهان ). جینه ور. چنیود :
اگر خود بهشتی وگر دوزخی
گذارش سوی جینور پل بود.
عنصری.
رجوع به جنیور شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس