جیمز مونرو ( به انگلیسی: James Monroe ) ( زاده ۲۸ آوریل ۱۷۵۸ – درگذشته ۴ ژوئیه ۱۸۳۱ ) پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا است که بین سال های ۱۸۱۷ تا ۱۸۲۵ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا بود و چهارمین نفر از ویرجینیا است که به این سمت رسیده است. این دوران هم زمان با ۱۱۹۵ تا ۱۲۰۳ خورشیدی و سال های میانی سلطنت فتحعلی شاه قاجار است.
... [مشاهده متن کامل]
جیمز مونرودر سال ۱۷۵۸ در ناحیه وستمورلند در ویرجینیا به دنیا آمد. او دانش آموخته کالج ویلیام و مری بود، در ارتش کانتیننتال با سربلندی خدمت کرد و در فردریکزبرگ ( ویرجینیا ) به کار وکالت پرداخت. او پیش از رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا، سفیر آمریکا در فرانسه، فرماندار ویرجینیا، نماینده ویرجینیا در کنوانسیون قانون اساسی، سناتور، وزیر امور خارجه و وزیر جنگ بود.
جیمز مونرو، زمانیکه سیاستمدار جوانی بود در کنوانسیون ویرجینیا به گروه مخالفان فدرالیست ها پیوست. در سال ۱۷۹۰ و در حالیکه طرفدار سیاست های جفرسونی ها بود به عنوان سناتور برگزیده شد. طی سال های ۱۷۹۴ تا ۱۷۹۶ سفیر آمریکا در فرانسه بود و از انقلابیون فرانسه طرفداری می کرد. وی بعدها به همراه رابرت لیوینگستون برای مذاکره با فرانسویها بر سر خرید مستعمره لوییزیانا به فرانسه اعزام شد. مونرو فردی بلندپرواز و پرانرژی بود. با حمایت پرزیدنت مدیسون در سال ۱۸۱۶ نامزد جمهوری خواهان برای احراز ریاست جمهوری شد، و رقیبش روفوس کینگ را با اختلاف فاحشی شکست داد.
جمعیت ایالات متحده در آن زمان نه میلیون و ۶۳۸ هزار و ۴۵۳ نفر بود. جیمز مونرو پس از پایان دوره نخست ریاست جمهوری، دوباره درانتخابات شرکت کرد و با وجود مخالفت های فدرالیست ها به راحتی در انتخابات سال ۱۸۲۰ پیروز شد.
مونرو در انتخاب اعضای کابینه اش اقدامات غیرمعمول و جسورانه ای انجام داد. مثلاً جان سی کالهون را، که از جنوبی ها بود، به عنوان وزیر جنگ منصوب کرد و جان کوینسی آدامز را، که یک شمالی بود، به عنوان وزیر امور خارجه دولتش انتخاب کرد. او می خواست هنری کلی را، که از نخبگان و افراد سرشناس غرب آمریکا بود، به کابینه اش اضافه کند اما هنری کلی نپذیرفت.
جیمز مونرو پس از اینکه به عنوان پنجمین رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شد و به دور آمریکا سفر کرد. سفر مونرو را به بوستون به عنوان آغاز عصر «روزهای خوش» نامیده اند. هرچند این احساسات دیری نپایید، اما از محبوبیت جیمز مونرو، که سیاست های ملی گرایانه را دنبال می کرد، کاسته نشد. در ورای فضای ظاهری ملی گرایانه در این دوران، آوای جدایی طلبی نیز شنیده می شد. درخواست مردم منطقه میسوری برای آنکه به جمع ایالت های برده دار بپیوندند رد شد و رکود اقتصادی نیز بر نگرانی ها افزود. بررسی یک لایحه اصلاحی برای رفع تدریجی برده داری در ایالت میسوری دو سال مذاکرات تلخ را در کنگره به همراه داشت. لایحه آشتی جویانه میسوری به اختلاف های پایان داد و در نهایت کنگره تکلیف دو ایالت مین و میسوری را به این صورت روشن کرد که ایالت مین به عنوان ایالت آزاد باقی ماند و برده داری در بخش های شمال و غرب میسوری برای همیشه ممنوع شد.
... [مشاهده متن کامل]
جیمز مونرودر سال ۱۷۵۸ در ناحیه وستمورلند در ویرجینیا به دنیا آمد. او دانش آموخته کالج ویلیام و مری بود، در ارتش کانتیننتال با سربلندی خدمت کرد و در فردریکزبرگ ( ویرجینیا ) به کار وکالت پرداخت. او پیش از رسیدن به مقام ریاست جمهوری آمریکا، سفیر آمریکا در فرانسه، فرماندار ویرجینیا، نماینده ویرجینیا در کنوانسیون قانون اساسی، سناتور، وزیر امور خارجه و وزیر جنگ بود.
جیمز مونرو، زمانیکه سیاستمدار جوانی بود در کنوانسیون ویرجینیا به گروه مخالفان فدرالیست ها پیوست. در سال ۱۷۹۰ و در حالیکه طرفدار سیاست های جفرسونی ها بود به عنوان سناتور برگزیده شد. طی سال های ۱۷۹۴ تا ۱۷۹۶ سفیر آمریکا در فرانسه بود و از انقلابیون فرانسه طرفداری می کرد. وی بعدها به همراه رابرت لیوینگستون برای مذاکره با فرانسویها بر سر خرید مستعمره لوییزیانا به فرانسه اعزام شد. مونرو فردی بلندپرواز و پرانرژی بود. با حمایت پرزیدنت مدیسون در سال ۱۸۱۶ نامزد جمهوری خواهان برای احراز ریاست جمهوری شد، و رقیبش روفوس کینگ را با اختلاف فاحشی شکست داد.
جمعیت ایالات متحده در آن زمان نه میلیون و ۶۳۸ هزار و ۴۵۳ نفر بود. جیمز مونرو پس از پایان دوره نخست ریاست جمهوری، دوباره درانتخابات شرکت کرد و با وجود مخالفت های فدرالیست ها به راحتی در انتخابات سال ۱۸۲۰ پیروز شد.
مونرو در انتخاب اعضای کابینه اش اقدامات غیرمعمول و جسورانه ای انجام داد. مثلاً جان سی کالهون را، که از جنوبی ها بود، به عنوان وزیر جنگ منصوب کرد و جان کوینسی آدامز را، که یک شمالی بود، به عنوان وزیر امور خارجه دولتش انتخاب کرد. او می خواست هنری کلی را، که از نخبگان و افراد سرشناس غرب آمریکا بود، به کابینه اش اضافه کند اما هنری کلی نپذیرفت.
جیمز مونرو پس از اینکه به عنوان پنجمین رئیس جمهوری آمریکا انتخاب شد و به دور آمریکا سفر کرد. سفر مونرو را به بوستون به عنوان آغاز عصر «روزهای خوش» نامیده اند. هرچند این احساسات دیری نپایید، اما از محبوبیت جیمز مونرو، که سیاست های ملی گرایانه را دنبال می کرد، کاسته نشد. در ورای فضای ظاهری ملی گرایانه در این دوران، آوای جدایی طلبی نیز شنیده می شد. درخواست مردم منطقه میسوری برای آنکه به جمع ایالت های برده دار بپیوندند رد شد و رکود اقتصادی نیز بر نگرانی ها افزود. بررسی یک لایحه اصلاحی برای رفع تدریجی برده داری در ایالت میسوری دو سال مذاکرات تلخ را در کنگره به همراه داشت. لایحه آشتی جویانه میسوری به اختلاف های پایان داد و در نهایت کنگره تکلیف دو ایالت مین و میسوری را به این صورت روشن کرد که ایالت مین به عنوان ایالت آزاد باقی ماند و برده داری در بخش های شمال و غرب میسوری برای همیشه ممنوع شد.