جیمز رولینز ( به انگلیسی: James Rollins ) نام هنری جیمز پاول چاکوفسکی، متولد ۲۰ اوت ۱۹۶۳ در شیکاگو است؛ یک دامپزشک آمریکایی و نویسنده رمان های اکشن - ماجرایی، معمایی و تکنوتریلر که فعالیت های دامپزشکی خود را در ساکرامنتوی کالیفرنیا رها کرد تا یک نویسنده تمام وقت شود. تجربیات و مهارت های رولینز به عنوان یک غارنورد آماتور و یک غواص اسکوبای معتبر، محتوای برخی از رمانهایش شده که عموماً در زیر زمین یا زیر آب اتفاق می افتند. او همچنین تحت نام هنری جیمز کلمنز رمان های تخیلی مانند آتش جادو، طوفان جادو، نبرد جادو، دروازه جادو، سقوط تاریکی ( ۲۰۰۵ ) و هینترلند ( ۲۰۰۶ ) را منتشر کرده است[ ۲] .
رولینز در شیکاگو به دنیا آمد. پدرش در کارخانه کنسروسازی لیبیز کار می کرد و مادرش خانه دار بود. او شش خواهر و برادر دیگر هم داشت و به گفته خودش به سبک The Brady Bunch بزرگ شد. [ ۳] او دورخ دبیرستان را در مدرسه پارک وی مقدماتی شروع کرد و در سال ۱۹۷۹ در دبیرستان پارک وی پیشرفته در بالوین میزوری به پایان رساند. تحصیلات تکمیلی اش بر روی زیست شناسی تکاملی بود و در سال ۱۹۸۵ با درجه دکترا در رشته دامپزشکی ( V. D. M ) از دانشگاه میزوری در ایالت کلمبیا فارغ التحصیل شد. بلافاصله به ساکرامنتوی کالیفرنیا رفت و فعالیتش به عنوان دامپزشک را آغاز کرد. در مصاحبه ای با جانت کوپرمن به تاریخ ۱۶ اوت ۲۰۱۲ گفت:
من به مدت بیست سال از دامپزشکی کسب درآمد می کردم و نویسندگی تفریح من بود؛ و فکر کردم خیلی جالب خواهد بود که این دو جابجا شوند. دامپزشکی بسیار دشوارتر است. شغلی با ۱۴، ۱۶ یا ۱۸ ساعت کار در روز. من کار خودم را داشتم با ۲۴ نفر کارمند. مهمترین چیز این بود که نمی توانستم فرار کنم. طی ۱۰ سال گذشته من کار خودم را داشتم با سه هفته تعطیلات در سال. نوشتن را در ساعات نهار در کلینیک شروع کردم، در حالی که سگها پارس می کردند و گربه ها میو میو. پس الان هرجایی می توانم بنویسم.
حالا او وضعیتش را وارونه کرده است: «الان یک بار در هفته فقط به مدت حدود هشت ساعت برای جمعیت گربه های ساکرامنتو، کار عقیم سازی گربه های وحشی را انجام می دهم. حالا تمام کاری که با مدرک دامپزشکی انجام می دهم؛ هدف آلت تناسلی است. »[ ۳]
رولینز در دوران جوانی، مجموعه آثار داک سویج را الهام بخش یافت و یک مجموعه سنگین از داستان های معروف نشریات زرد دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را هم بدست آورد. او به داستان های کاوش های هاوارد کارتر و کشف معبد باستانی فارح در مصر متعلق به توت عنخ آمون علاقه داشت؛ تا جایی که این داستان واقعی الهام بخش او در نوشتن رمان حفاری، داستانی دربارهٔ یک باستان شناس به نام هنری کانکلین و خواهرزاده اش سام که موفق به کشف شهر باستانی پر از گنج و یک نفرین اینکاها در جنگلهای آند شدند؛ بود. او همچنین از خواندن مجموعه داستان های اوز اثر ال. فرانک باوم، رمان تارزان اثر ادگار رایس باروز و سه گانه نارنیا اثر سی. اس. لوئیس لذت می برد. همچنین تأثیراتی هم از ژول ورن و اچ. جی. ولز گرفت. تا حدی که او از کارهای این دو به عنوان سکویی برای خلق رمان های معاصر مشابه، مملو از چیزی که خودش آن را سه M داستان یعنی جادو، درگیری و هیولا ( Magic, Mayhem, Monsters ) می نامد استفاده کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفرولینز در شیکاگو به دنیا آمد. پدرش در کارخانه کنسروسازی لیبیز کار می کرد و مادرش خانه دار بود. او شش خواهر و برادر دیگر هم داشت و به گفته خودش به سبک The Brady Bunch بزرگ شد. [ ۳] او دورخ دبیرستان را در مدرسه پارک وی مقدماتی شروع کرد و در سال ۱۹۷۹ در دبیرستان پارک وی پیشرفته در بالوین میزوری به پایان رساند. تحصیلات تکمیلی اش بر روی زیست شناسی تکاملی بود و در سال ۱۹۸۵ با درجه دکترا در رشته دامپزشکی ( V. D. M ) از دانشگاه میزوری در ایالت کلمبیا فارغ التحصیل شد. بلافاصله به ساکرامنتوی کالیفرنیا رفت و فعالیتش به عنوان دامپزشک را آغاز کرد. در مصاحبه ای با جانت کوپرمن به تاریخ ۱۶ اوت ۲۰۱۲ گفت:
من به مدت بیست سال از دامپزشکی کسب درآمد می کردم و نویسندگی تفریح من بود؛ و فکر کردم خیلی جالب خواهد بود که این دو جابجا شوند. دامپزشکی بسیار دشوارتر است. شغلی با ۱۴، ۱۶ یا ۱۸ ساعت کار در روز. من کار خودم را داشتم با ۲۴ نفر کارمند. مهمترین چیز این بود که نمی توانستم فرار کنم. طی ۱۰ سال گذشته من کار خودم را داشتم با سه هفته تعطیلات در سال. نوشتن را در ساعات نهار در کلینیک شروع کردم، در حالی که سگها پارس می کردند و گربه ها میو میو. پس الان هرجایی می توانم بنویسم.
حالا او وضعیتش را وارونه کرده است: «الان یک بار در هفته فقط به مدت حدود هشت ساعت برای جمعیت گربه های ساکرامنتو، کار عقیم سازی گربه های وحشی را انجام می دهم. حالا تمام کاری که با مدرک دامپزشکی انجام می دهم؛ هدف آلت تناسلی است. »[ ۳]
رولینز در دوران جوانی، مجموعه آثار داک سویج را الهام بخش یافت و یک مجموعه سنگین از داستان های معروف نشریات زرد دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را هم بدست آورد. او به داستان های کاوش های هاوارد کارتر و کشف معبد باستانی فارح در مصر متعلق به توت عنخ آمون علاقه داشت؛ تا جایی که این داستان واقعی الهام بخش او در نوشتن رمان حفاری، داستانی دربارهٔ یک باستان شناس به نام هنری کانکلین و خواهرزاده اش سام که موفق به کشف شهر باستانی پر از گنج و یک نفرین اینکاها در جنگلهای آند شدند؛ بود. او همچنین از خواندن مجموعه داستان های اوز اثر ال. فرانک باوم، رمان تارزان اثر ادگار رایس باروز و سه گانه نارنیا اثر سی. اس. لوئیس لذت می برد. همچنین تأثیراتی هم از ژول ورن و اچ. جی. ولز گرفت. تا حدی که او از کارهای این دو به عنوان سکویی برای خلق رمان های معاصر مشابه، مملو از چیزی که خودش آن را سه M داستان یعنی جادو، درگیری و هیولا ( Magic, Mayhem, Monsters ) می نامد استفاده کرد.
wiki: جیمز رولینز