جیفه

/jife/

مترادف جیفه: مردار، میته، لاشه

معنی انگلیسی:
pelf, carcase

لغت نامه دهخدا

جیفه. [ ف َ / ف ِ ] ( از ع ، اِ ) لاش. لاشه. لش.مردار بوگرفته. ( منتهی الارب ). جثه گنده. ( از اقرب الموارد ). ج ، جیَف ، اجیاف. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) : در وقت انتصاف روز به تیغ انتصاف قریب پنجهزار جفیه کفار... ( ترجمه تاریخ یمینی ).
بر سر آن جیفه گروهی نظار
بر صفت کرکس مردارخوار.
نظامی.
- جیفه دنیا ؛ مال و منال دنیا: الدنیا جیفة و طالبها کلاب.
کاین جهان جیفه ست و مردار رخیص
بر چنین مردار چون باشم حریص ؟
مولوی.
- جیفه گاه ؛ جای جیفه ، کنایه از دنیا :
خود عهد خسروان را جز عدل چیست حاصل
زین جیفه گاه جافی زین مغسرای مغبر.
خاقانی.
- جیفه نهاد ؛ مردارخواره. که درون از مردار آگنده دارد :
همای کش تر از این کرکسان جیفه نهاد
ندیده ام که ز عنقا کنند طعمه عقاب.
خاقانی.

فرهنگ فارسی

لاشه، مردار، جسدمرده که بوگرفته وگندیده شده باشد
( اسم ) ۱- مردار مردار بو گرفته . ۲- هر چیز پست ناپایدار. جمع : جیف .

فرهنگ معین

(جِ فِ ) [ ع . ] (اِ. ) مردار، لاشه . هرچیز پست و ناپایدار.

فرهنگ عمید

جسد مرده که بو گرفته و گندیده شده باشد، لاشه، مردار.

واژه نامه بختیاریکا

جلوه؛ مال؛ ثروت؛ طمع

جدول کلمات

مردار ، لاشه

پیشنهاد کاربران

جیفه =همان ما دنیاست که بسیار بی ارزش است و به کسی وفانکرده و ماندگار نبوده برای هیچ کسی .
در زبان لکز هنوزهم این کلمه کاربرد دارد و در خیلی جاها به جاز اینکه بگویند ؛فلانی پول دوست است . می گویند . :فلانی جیفه دوست است .
مجازاً مال دنیا
در پناه شیر کم ناید کباب/ روبها تو سوی جیفه کم شتاب ( مثنوی، داستان دقوقی ) 🔸جیفه در اینجا=مردار دنیا
آقای اشراقی خیلی جدی گفت: �اصلاً مسئله لطف و این چیزها در کار نیس، خاکی ترین آدمی که من بین جوان ها دیدم ایشونن، بی اعتنا به جیفه ی دنیا. . . �
از کتاب تاتار خندان اثر دکتر غلامحسین ساعدی.
جیفه/ djifeh : چرک، کنایه از مال
مانند: جیفه ی دنیایی به نظرش ارج و قرب ندارد.
کلیدر
محمود دولت آبادی
هرچیز گندیده. لاشه
بر سر آن جیفه گروهی نظار
بر صفت کرکس مردارخوار.
نظامی .
مال دنیا، پول
در گویش زبان بختیاری واژه جیفه= کسی که مادیاتی باشدودنبال مال ومنال دنیا باشد، که میگویند جیفه پرست.

بپرس