فرهنگ فارسی
مترادف ها
جوانه زدن، جیر جیر کردن، از سوراخ نگاه کردن، با چشم نیم باز نگاه کردن، اشکار شدن، جیک زدن
جیر جیر کردن، اشاره مختصر کردن به
جیر جیر کردن، جیغ و فریاد شکیدن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
جیر جیر کردن، زق زق کردن
جیر جیر کردن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
جیر جیر کردن : [عامیانه، کنایه ] داد و فریاد عاجزانه کردن برای میانجی طلبی.