جیدار

لغت نامه دهخدا

جیدار. [ ج َ ] ( ع اِ ) گیاهی است که برگ آن مانند برگ بلوط است و دانه سرخ رنگ دارد که آنرا قرمز نامند. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). بلغت فارسی نبات شجری است ، برگش مثل برگ بلوط و با نهایت سبزی مایل بزردی و ثمرش بقدر عفصی مایل بتدویر و در روی او شبنمی می نشیند و از آن دانه سرخی بقدر عدس منعقد گردیده نمو میکند و سرخی آن زیاده میشود و آن حب را قرمز گویند و نبات او در سِیُم سرد و خشک و نشستن در آب طبیخ برگ او جهت تخفیف رطوبات رحم و ضماد برگ تازه او جهت اورام حاره و تسکین درد و منبع زیادتی آن و هتک عضل و آشامیدن خشک او با آب سرد جهت اسهال و با عسل و روغن جهت زحیر و ذرور او جهت التیام جراحات و طلای او جهت تقویت اعضاء مسترخیه نافع و قدر شربتش یک مثقال است. ( تحفه حکیم مؤمن ).

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) درختی کوچک و بوته مانند با برگ هایی شبیه برگ بلوط که قرمزدانه در آن تولید می شود.
۲. = قرمزدانه

پیشنهاد کاربران

بپرس