جیخ

لغت نامه دهخدا

جیخ. [ ج َ ] ( ع مص )برکندن توجبه [ سیل ] وادی را. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). این لغتی است در جوخ. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

بر کندن توجیه

پیشنهاد کاربران

بپرس