جیت

لغت نامه دهخدا

جیت. [ ج َ ] ( ع مص ) بکلمه جوت جوت خواندن شتران را. ( منتهی الارب ).

جیة. [ جی ی َ ] ( ع ص ) بوگرفته و گندیده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): ماء جیة؛ آب ایستاده و پارگین و چاه بوگرفته و گنده. ( منتهی الارب ). و گاهی بتخفیف یاء استعمال شود. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

بکلمه جوت جوت خواندن شتر را

گویش مازنی

/jit/ یوغ – چوبی که بر گردن گاو برای شخم زدن گذارند

واژه نامه بختیاریکا

بالازده؛ برافراشته
عمود ( بر سطخ زمین )

دانشنامه عمومی

جیت ( به لاتین: Jit ) یک روستا در دولت فلسطین است که در استان قلقیلیه واقع شده است. [ ۱] جیت ۲٬۳۲۰ نفر جمعیت دارد و ۵۰۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس جیتعکس جیت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جیت در زبان لری به معنی خم شدن و پشت کردن است که در سنسکریت جیته jita به معنی شکست خورده بوده است. Williams Monier. A Sanskṛit - Englishe Distionary. Oxford 1872.
گِیت یا ریشۀ گِت ( جِت ) دهانه، دهنه، پرتاب، فوران، فواره، جت.
در گویش مردم سامن و ملایر هم در همان معنی که در گویش بختیاری هست، به کار می رود. اما ریشه ی کلمه را نیافتم.
در گویش زبان بختیاری واژه جیت ( Jit ) = به معنی پشت کردن به صورت خم شدن است.

بپرس