دیکشنری
مترجم
بپرس
جگرخای
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
جگرخای. [ ج ِ گ َ ] ( نف مرکب ) غمخوار و محنت کش. ( آنندراج ). رجوع به جگرآشام شود.
فرهنگ فارسی
جگرخوار، کسی که غم واندوه بسیاربخورد، غم واندوه
غمخوار و محنت کش
فرهنگ عمید
۱. جگرخوار.
۲. [مجاز] کسی که غم و اندوه بسیار بخورد.
۳. [مجاز] آنچه باعث غم و اندوه و کاهش تن بشود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها