جگراور

/jegarAvar/

فرهنگ فارسی

کنایه ازبی باک، پردل، دلاور

فرهنگ معین

( جگرآور ) ( ~. وَ ) (ص فا. ) پردل ، دلیر.

فرهنگ عمید

( جگرآور ) بی باک، پردل، دلاور.

پیشنهاد کاربران

نترس دل وجگر دار
جگر آور : پر دل و با شهامت ، دلاور
"و مادر حسنک زنی بود سخت جگر آور. "
تاریخ بیهقی، دکتر فیاض، ۱۳۸۴ ، ص ۲۳۶.

طاقت فرسا
دلبر
شجاع

بپرس