جوژه. [ ژَ / ژِ ] ( اِ ) جوجه است که بچه مرغ باشد. ( برهان ) : چون پند فرومایه سوی جوژه گرایدشاهین ستنبه به تذروان کند آهنگ.جلاب بخاری.گوشت ماکیان جوژه حرارت معده را ساکن کند بخاصیت. ( ذخیره خوارزمشاهی ). رجوع به جوجه شود.