جولیک

فرهنگ معین

(جُ ) (ص . ) رند، زیرک .

پیشنهاد کاربران

جولیک/ djulik / رند، چربدست، دزد.
مانند: فعلاً برویم تا این دو تا جولیک پیداشان نشده!
کلیدر
محمود دولت آبادی

بپرس