جولیا دومنا

پیشنهاد کاربران

او از سال ۱۹۳ تا ۲۱۱ امپراتریس روم بود. او در امسا ( حمص امروزی ) در استان رومی سوریه در یک خانواده عرب از کاهنان خدای الاگابالوس به دنیا آمد. در سال ۱۸۷، او با سپتییموس سیوروس متولد لیبیایی ازدواج کرد، که در آن زمان فرماندار استان روم گالیا لوگدوننسیس بود. آنها دو پسر داشتند، به نام های کاراکالا و پوبلیوس سپتیموس گتا. جنگ داخلی بر سر تاج و تخت رومی در سال ۱۹۳ آغاز شد و اندکی پس از آن سوروس خود را امپراتور معرفی کرد. جنگ در سال ۱۹۷ با شکست آخرین مخالفان سوروس به پایان رسید. او بین سال های ۱۹۷ تا زمان مرگش در سال ۲۱۷ از طریق شوهر و پسرانش عملاً حاکم امپراتوری روم بود. او در صعود و تثبیت شوهرش بر تخت سلطنت نقش داشت، دومنا به عنوان امپراتریس، به دلیل تأثیر سیاسی، اجتماعی و فلسفی اش مشهور بود. او نقش عمومی فعال و برجسته ای را ایفا می کرد و عناوینی از قبیل «مادر اردوگاه های شکست ناپذیر» را دریافت کرد. همچنین او نقش فعالی در پشت صحنه برای کمک به شوهرش در وظایف رسمی اش برای اداره امپراتوری داشت. زمانی که پسر بزرگش، کاراکالا، در سن ده سالگی به عنوان امپراتور مشترک با پدرش شروع به حکمرانی کرد، مدت بسیار کوتاهی با همسر کاراکالا، فولویا پلوتیلا بین سال های ( ۲۰۳ تا ۲۰۵ ) ، ملکه مشترک بود، تا اینکه پدر پلوتیلا، پلاوتیانوس قدرتمند، رقیب دومنا به خیانت متهم شده و اعدام شد، خود پلوتیلا نیز در بی آبرویی و بی عفتی قرار گرفت و از مقام و عناوینش برکنار شد. پس از مرگ سوروس در سال ۲۱۱، دومنا اولین ملکه مادر شد که ترکیب عنوان قدرتمند «پیا فلیکس آگوستا» را دریافت کرد، که نشان از اختیارات و اقتدار بسیار بیشتر او نسبت به آنچه برای یک مادر امپراتور روم معمول بود، هست. با تأثیر او و وصیت سوروس پسرانشان به سلطنت رسیدند. آنها رابطه تعارضی داشتند و دومنا به عنوان واسطه آنها و ارتباط دهنده اجرایی حکومت آنها عمل می کرد، اما بعداً در همان سال کاراکالا برادرش گتا را ترور کرد.
...
[مشاهده متن کامل]

دومنا با قتل گتا مجبور شد سکوت اختیار کند و برای حفظ زندگی و موقعیت خود از پسر زنده مانده اش طرفداری کند. کاراکالا مدیریت مکاتبات و دادخواست های رسمی فراوان امپراتوری خود را برعهده او گذاشت، همچنین جولیا به طور مؤثر نقش نخست وزیر را ایفا کرد و مسئولیت انتصابات، پیشرفت ها و برکناری ها و مشارکت در سیاست های داخلی و خارجی را عهده دار شد. جدا از این، در طول غیبت های طولانی مدت کاراکالا ( که عمدتاً بخاطر لشکرکشی های گسترده اش بود ) ، جولیا با آزادی کامل ( بین سالهای ۲۱۲ تا ۲۱۷ ) به جای پسرش امپراتوری را اداره می کرد. در سال ۲۱۷ با شنیدن ترور کاراکالا در جریان لشکرکشی علیه اشکانیان، جولیا که پسرش را تا انطاکیه ( ترکیه امروزی ) همراهی کرده بود، برای جلوگیری از تبدیل شدن به شخصی عادی پس از سال ها حکمرانی، خودکشی کرد. پس از مرگ دومنا، خواهر بزرگتر او جولیا مایسا با هوشمندی و موفقیت برای دستیابی به قدرت سیاسی مبارزه کرد. سلسله سورانی با پیوستن نوه مایسا، هلیوگابال، در سال ۲۱۸ دوباره به قدرت رسید. این سلسله تا ۲۳۵ که سلطنت الکساندر سوروس، پسرخاله و جانشین هلیوگابال پایان یافت، قدرت را حفظ کرد، این دوره همچنین به سلطنت چهار جولیای سورانی روم نیز مشهور شده بود. با پایان سلسله سورانی، آغاز بحران قرن سوم را نشان داد.

جولیا دومناجولیا دومناجولیا دومناجولیا دومناجولیا دومنا
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/جولیا_دومنا

بپرس