جولاهک. [هََ ] ( اِ ) عنکبوت. ( برهان ) ( آنندراج ) : از پی کوری چشم دشمنان بر در غار تو جولاهک تنید.؟ ( از شرفنامه منیری ).|| تصغیر جولاه نیز هست که بافنده باشد. ( برهان ) ( آنندراج ). صورت قدیم : جولاهه. ( حاشیه برهان چ معین ).