جوفی

لغت نامه دهخدا

جوفی. [ فی ی ] ( ع ص نسبی ) فراخ و درون کاواک. ( منتهی الارب ). واسعالجوف. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) نوعی از ماهی است. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( غیاث اللغات ازکشف ). جوفی و جوفیاء، نوعی ماهی است. جوالیقی گوید:گمان میکنم که هر دو معرب باشند. ( المعرب ص 113 ).

فرهنگ فارسی

فراخ و درون کاواک یا نوعی از ماهی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس