جوفاء

لغت نامه دهخدا

جوفاء. [ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) مؤنث اجوف. ( اقرب الموارد ). || دلو فراخ. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). ج ، جوف. ( منتهی الارب ). || میان تهی و کاواک از نیزه و درخت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس