جوعی

لغت نامه دهخدا

جوعی. [ ج َ عا ] ( ع ص ) مؤنث جوعان. زن گرسنه. ( مهذب الاسماء )( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به جوعان شود.

فرهنگ فارسی

مونث جوعان زن گرسنه

پیشنهاد کاربران

بپرس