چو کاسه بازگشاده دهان بجوع الکلب
چو کوزه پیش نهاده شکم به استسقاء.
خاقانی.
گفت رنجش چیست زخمی خورده است گفت جوع الکلب زارش کرده است.
مولوی.
مؤلف اقرب الموارد نویسد: جوع الکلبی و جوع البقری مرضی است در معده از التهاب اخلاط مراری که صاحب آن هرگز سیر نگردد و هرگاه سیر شود بی درنگ گرسنه گردد.