جوشنی

لغت نامه دهخدا

جوشنی. [ ج َ ش َ ] ( ع ص ) عظیم الجنین و البطن. ( ذیل اقرب الموارد ).

جوشنی. [ ج َ / جُو ش َ ] ( ص نسبی ) منسوب به جوشن. جوشن گر. ( مهذب الاسماء ). رجوع به جوشن شود.

جوشنی. [ ج َ ش َ ] ( اِخ ) سمعانی گوید: به گمان من بطنی از غطفان است. ( انساب سمعانی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس