جوشش

/juSeS/

مترادف جوشش: انفجار، جنبش، جوشیدن، غلیان

معنی انگلیسی:
enthusiasm, ardour, activity, ebullition, boil, decoction, ebullience, effervescence, flush, gush, effort

لغت نامه دهخدا

جوشش. [ ش ِ ] ( اِمص ) از جوشیدن. غلیان. جوش داشتن. بجوش آمدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
باده در جوشش گدای جوش ماست
چرخ در گردش اسیر هوش ماست.
مولوی.
|| گرم گیری در معاشرت. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ): فلان جوششی با رفقا نداشت.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جوش داشتن جوشیدن بجوش آمدن .

فرهنگ معین

(ش ) (اِمص . ) ۱ - عمل جوشیدن . ۲ - خونگرمی ، مهربانی . ۳ - سازش ، همدمی .

فرهنگ عمید

۱. به جوش آمدن.
۲. [مجاز] هیجان، گرمی.
۳. [مجاز] رابطۀ محبت آمیز داشتن.

دانشنامه آزاد فارسی

جوشِش (boiling)
فرآیند تغییر هر مایع به بخار خودش، براثر گرما و رسیدن به حداکثر دمای ممکن برای آن مایع، در فشار جو. نیز ← نقطه جوش

پیشنهاد کاربران

جوشش واژه ای فارسی و برگرفته از واژه �gōš� در فارسی میانه و به معنای غلیان و به خروش آمدن می باشد .
این واژه به شکل �gauš� در فارسی باستان و �yaoşti� در اوستایی وجود داشته است .
واژه جوشماک در ترکی برگفته از این واژه فارسی می باشد .
منابع• https://www.etimolojiturkce.com/kelime/coşmak
من با منابع معتبر و زبان شناسی تطبیقی جواب این ادعا رو می دم.
- - -
✅ بررسی واژه �جوش� و �جوشش� در فارسی
1. منابع کهن فارسی:
در متون فارسی میانه ( پهلوی ) ریشه *gōš / *gōš - به معنی �به جوش آمدن، برآمدن� ثبت شده است ( MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

در متون فارسی کلاسیک مثل شاهنامه فردوسی ( قرن ۴ هـ ) و آثار رودکی واژه �جوشیدن�، �جوشش�، �به جوش آمدن� بارها آمده است.
➡️ یعنی �جوش� و مشتقاتش در خودِ فارسی میانه و دری وجود داشته اند، قبل از آنکه اثری از ورود آن از ترکی دیده شود.
2. ریشه هندواروپایی:
واژه ی فارسی �جوش� از ریشه ی هندواروپایی *gheu - به معنی �ریختن، جاری شدن، افروختن� می آید ( Pokorny, Indogermanisches etymologisches W�rterbuch, 1959 ) .
از همین ریشه در سانسکریت hūyate ( سوختن، فدا کردن ) ، در اوستایی zaoš - ( گرما، جوشش ) و در انگلیسی fuse ( ذوب شدن ) وجود دارد.
➡️ این نشان می دهد �جوش� یک واژه ی اصیل ایرانی است، نه وام گرفته از ترکی.
3. پسوند � - ش� در فارسی:
در فارسی پسوند - ش یا - شِش یکی از پسوندهای قدیمی برای مصدرِ اسم مصدرساز است ( مانند �خواهش� ← از خواستن، �پرورش� ← از پروردن، �کوشش� ← از کوشیدن، �آرامش� ← از آرام ) .
�جوشش� هم دقیقاً بر همین قاعده ساخته شده است.
➡️ پس �جوشش� بر پایه ی دستور فارسی ساخته شده، نه الگوبرداری از ترکی.
- - -
✅ بررسی واژه ی ترکی �جوشماق�
در ترکی آذری و عثمانی واژه ی coşmaq / جوشماق به معنی �هیجان گرفتن، شورمند شدن� وجود دارد.
اما منابع ریشه شناسی ترکی ( Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish, 1972 ) نشان می دهند این واژه احتمالاً از فارسی جوش به ترکی رفته، نه برعکس.
دلیلش هم این است که در متون ترکی کهن ( اورخون و اویغوری سده های ۸–۱۰م ) هنوز �جوش� یا �جوشماق� ثبت نشده، در حالی که در متون فارسی همان زمان وجود داشته است.
- - -
📚 منابع معتبر
MacKenzie, D. N. ( 1971 ) . A Concise Pahlavi Dictionary. London.
Pokorny, Julius ( 1959 ) . Indogermanisches etymologisches W�rterbuch. Bern.
Dehkhoda, لغت نامه دهخدا، ذیل �جوش�.
Clauson, Gerard ( 1972 ) . An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish. Oxford.
- - -
✅ نتیجه:
واژه ی �جوش� و �جوشش� ریشه ی اصیل ایرانی ( فارسی–اوستایی–هندواروپایی ) دارند و خیلی پیش از ورود ترکان به ایران در زبان فارسی به کار می رفته اند. واژه ی ترکی جوشماق بعدها از فارسی گرفته شده است، نه برعکس.
- - -

جوشش کلمه ای تورکی است که از فعل جوشماق به معنی جوشیدن گرفته شده ریشه آن جوش بوده وقتی پسوند ش بدان اضافه می شود به شکل جوشش و به معنی خروش وغلیان در می اید و عینا وارد فارسی شده است
خروش
غلیان
لرزش هم می تونه معنی بده
تلاش
هم خانواده جوشش : جوشانده ، جوشیدن ، جوشان ، جوشیده