جوسان. [ ج َ وَ ] ( ع مص ) شب گشتن. ( تاج المصادر ). طواف کردن در شب. ( ذیل اقرب الموارد از لسان ). || گشتن در میان سرایها برای غارت و جستن آنچه در اوست. ( ترجمان علامه جرجانی ) ( منتهی الارب ). || نیک جستن چیزی را. || پامال کردن و مقهور ساختن. || کشتن بشب از دلیری. ( منتهی الارب ). رجوع به جوس شود.